- چشم چرانی
نظر کردن به چهرۀ خوب رویان، تماشا کردن چیزهای خوب و زیبا، نگه چرانی، نظربازی
معنی چشم چرانی - جستجوی لغت در جدول جو
- چشم چرانی (چَ / چِ چَ)
خیره چشمی و هرزه نگاهی. (آنندراج). نگاه التذاذ بروی خوب کردن. (فرهنگ نظام). نظربازی
- چشم چرانی
نظر بازی
- چشم چرانی ((~. چَ))
نظربازی
- چشم چرانی
نظربازی
متضاد: چشم پاکی
متضاد: چشم پاکی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مردی که از روی هوس به زنان و دختران نظر کند، آنکه به تماشای خوب رویان سرگرم شود، نظرباز
(تَ زَدَ)
لغت نامه دهخدا
کنایه از اکتساب فیض دیدار کردن و دیدن چیز مرغوب و تماشا کردن آن را. (آنندراج) :
چون چشم از چراندن چشم است رزق ما
نی همچو دیگران بشکم زنده ایم ما.
صائب (از آنندراج).
، به نظر ریبه در زنی دیدن. رجوع به چشم چرانی شود
چون چشم از چراندن چشم است رزق ما
نی همچو دیگران بشکم زنده ایم ما.
صائب (از آنندراج).
، به نظر ریبه در زنی دیدن. رجوع به چشم چرانی شود
(کارْ / رِ سَ)
لغت نامه دهخدا
نظرباز. کسی که چشم چرانی و نظربازی کند. آن کس که به تماشای خوبرویان و زیبارخان در مجالس و معابر سرگرم شود. رجوع به چشم چراندن و چشم چرانی و چشم چرانی کردن شود
نظرباز، طامح
متضاد: چشم پاک
متضاد: چشم پاک
چشم چران، چشم نواز
